سراج
فرهنگي اجتماعي خانواده
شنبه 6 آبان 1391برچسب:, :: 15:2 :: نويسنده : هانيه
یواشکی با خدا...متن زیر با اینکه شاید یکم قدیمی باشه ولی واقعا به دلم نشست گفتم ثبتش کنم:
گفتم: خستهام.
گفتي: لاتقنطوا من رحمة الله .:: از رحمت خدا نا اميد نشيد(زمر/53) ::.گفتم: هيشکي نميدونه تو دلم چي ميگذره. گفتي: ان الله يحول بين المرء و قلبه .:: خدا حائل هست بين انسان و قلبش! (انفال/24) ::. گفتم: غير از تو کسي رو ندارم. گفتي: نحن اقرب اليه من حبل الوريد .:: ما از رگ گردن به انسان نزديکتريم (ق/16) ::. گفتم: ولي انگار اصلا منو فراموش کردي! گفتي: فاذکروني اذکرکم .:: منو ياد کنيد تا ياد شما باشم (بقره/152) ::. گفتم: تا کي بايد صبر کرد؟ گفتي: و ما يدريک لعل الساعة تکون قريبا .:: تو چه ميدوني! شايد موعدش نزديک باشه (احزاب/63) ::. گفتم: تو بزرگي و نزديکت براي منِ کوچيک خيلي دوره! تا اون موقع چيکار کنم؟ گفتي: واتبع ما يوحي اليک واصبر حتي يحکم الل .:: کارايي که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (يونس/109) ::. گفتم: خيلي خونسردي! تو خدايي و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچيک... يه اشاره کني تمومه! گفتي: عسي ان تحبوا شيئا و هو شر لکم .:: شايد چيزي که تو دوست داري، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::. گفتم: انا عبدک الضعيف الذليل... اصلا چطور دلت مياد؟ گفتي: ان الله بالناس لرئوف رحيم .:: خدا نسبت به همهي مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::. گفتم: دلم گرفته. گفتي: بفضل الله و برحمته فبذلک فليفرحوا .:: (مردم به چي دلخوش کردن؟!) بايد به فضل و رحمت خدا شاد باشن (يونس/58) ::. گفتم: اصلا بيخيال! توکلت علي الله. گفتي: ان الله يحب المتوکلين .:: خدا اونايي رو که توکل ميکنن دوست داره (آل عمران/159) ::. گفتم: خيلي چاکريم! ولي اين بار، انگار گفتي: حواست رو خوب جمع کن! يادت باشه که: و من الناس من يعبد الله علي حرف فان اصابه خير اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علي وجهه خسر الدنيا و الآخره .:: بعضي از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت ميکنن. اگه خيري بهشون برسه، امن و آرامش پيدا ميکنن و اگه بلايي سرشون بياد تا امتحان شن، رو گردون ميشن. خودشون تو دنيا و آخرت ضرر ميکنن (حج/11) ::. گفتم: چقدر احساس تنهايي ميکنم. گفتي: فاني قريب .:: من که نزديکم (بقره/186) ::. گفتم: تو هميشه نزديکي؛ من دورم... کاش ميشد بهت نزديک شم. گفتي: و اذکر ربک في نفسک تضرعا و خيفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پيش خودت، با خوف و تضرع، و با صداي آهسته ياد کن (اعراف/205) گفتم: اين هم توفيق ميخواهد! گفتي: ألا تحبون ان يغفرالله لکم ..:: دوست نداريد خدا ببخشدتون؟! (نور/22) ::. گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشي. گفتي: و استغفروا ربکم ثم توبوا اليه .:: پس از خدا بخوايد ببخشدتون و بعد توبه کنيد (هود/90) ::. گفتم: با اين همه گناه... آخه چيکار ميتونم بکنم؟ گفتي: الم يعلموا ان الله هو يقبل التوبة عن عباده .:: مگه نميدونيد خداست که توبه رو از بندههاش قبول ميکنه؟! (توبه/104) ::. گفتم: ديگه روي توبه ندارم. گفتي: الله العزيز العليم غافر الذنب و قابل التوب .:: (ولي) خدا عزيزه و دانا، او آمرزندهي گناه هست و پذيرندهي توبه (غافر/2-3) ::. گفتم: با اين همه گناه، براي کدوم گناهم توبه کنم؟ گفتي: ان الله يغفر الذنوب جميعا .:: خدا همهي گناهها رو ميبخشه (زمر/53) ::. گفتم: يعني بازم بيام؟ بازم منو ميبخشي؟ گفتي: و من يغفر الذنوب الا الله .:: به جز خدا کيه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/135) ::. گفتم: نميدونم چرا هميشه در مقابل اين کلامت کم ميارم! آتيشم ميزنه؛ ذوبم ميکنه؛ عاشق ميشم! ... توبه ميکنم: يا غافر الذنب، اغفر ذنوبي جميعا گفتي: ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين .:: خدا هم توبهکنندهها و هم اونايي که پاک هستند رو دوست داره (بقره/222) ::. ناخواسته گفتم: الهي و ربي من لي غيرک گفتي: اليس الله بکاف عبده .:: خدا براي بندهاش کافي نيست؟ (زمر/36) ::. گفتم: در برابر اين همه مهربونيت چيکار ميتونم بکنم؟ گفتي:يا ايها الذين آمنوا اذکروا الله ذکرا کثيرا و سبحوه بکرة و اصيلا هو الذي يصلي عليکم و ملائکته ليخرجکم من الظلمت الي النور و کان بالمؤمنين رحيما .:: اي مؤمنين! خدا رو زياد ياد کنيد و صبح و شب تسبيحش کنيد. او کسي هست که خودش و فرشتههاش بر شما درود و رحمت ميفرستن تا شما رو از تاريکيها به سوي روشنايي بيرون بيارن. خدا نسبت به مؤمنين مهربونه (احزاب/42-43) نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
||
|